گزارشی از نشست مجازی تکتاک با حضور ریچارد زوسمن، خبرنگار پارلمانی شبکهٔ تلویزیونی گلوبال در ویکتوریا
رسانهٔ همیاری – ونکوور
تکتاک برنامهٔ دورهمی متخصصان ونکوور است که بیش از یک سال است در ونکوور فعالیت میکند. این برنامه به ابتکار امیر باجهکیان پایهگذاری شد و تاکنون میزبان مهمانان مختلفی بوده است. اول دسامبر امسال رسانهٔ همیاری در اجرای برنامهٔ مشترکی با این گروه همکاری کرد. در این برنامه، تکتاک میزبان ریچارد زوسمن، خبرنگار پارلمانی شبکهٔ تلویزیونی گلوبال در ویکتوریا، بود که توجه شما را به گزارشی از این برنامه جلب میکنیم، ولی پیش از آن از امیر باجهکیان درخواست کردیم که معرفی مختصری از دورهمیهای تکتاک ارائه کند.
تکتاک بهروایت امیر باجهکیان، پایهگذار این برنامه:
تکتاک (با تدتاک هیچ ارتباطی ندارد) یک برنامهٔ اجتماعی هفتگی است که در اوت سال ۲۰۱۹ بهعنوان یک دورهمی بعد از کار برای متخصصان، در داونتاون ونکوور آغاز شد. ایدهٔ اصلی بر این بود که متخصصان رشتههای گوناگون پس از کار دور هم جمع و طی صرف قهوه یا چای با یکدیگر آشنا شوند. روال برنامه این است که در هر جلسه، یک نفر دقایقی در مورد زندگی و کار خود صحبت میکند و پس از آن، نوبت پرسش و پاسخ و گفتوگوی خودمانی و صمیمی میان شرکتکنندگان است. تکتاک یک سخنرانی علمی نیست، بلکه بهانهای است برای آشنایی با اشخاص و استعدادهای شهر و داستان آنها، و برای الهام گرفتن از و الهام بخشیدن به متخصصان در زمینههای مختلف. بیشتر شرکتکنندگان ما از جوانان ایرانی مهاجر نسل اولی هستند. این مسئله از این جهت اهمیت دارد که جامعهٔ ایرانی بیشتر حول محور خانوادهها در نورث شور و ترایسیتیز شکل گرفته و ما میخواستیم که تکتاک اجتماعی باشد برای این گروه از مهاجران و فراتر از آن.
پیش از بحران کرونا ما توانستیم ۲۴ برنامهٔ حضوری در کافیشاپهای داونتاون و در چند مورد در محل کار متخصصان داشته باشیم که تا ۲۷ نفر مهمان در آنها شرکت کردند. اما با شروع کرونا و پس از چند ماه تأخیر، نسخهٔ آنلاین برنامه را با نام ای-تک بر روی پلتفرم زوم راهاندازی کردیم و سعی کردیم تا جای ممکن شبیه به برنامههای حضوری باشد. البته برنامه روی زوم این فرصت را نیز برای ما فراهم ساخت تا بتوانیم پذیرای مهمانان و سخنرانانی باشیم که در خارج از شهر بودند یا امکان حضور در داونتاون پس از کار را نداشتند. تا کنون ۳۲ برنامه روی زوم برگزار کردهایم و توانستهایم شرکتکنندگان و مهمانان غیرفارسیزبان را نیز در برنامه داشته باشیم. مهمانان ما در زمینههای مختلف فعالاند: از زمینههای مهندسی و فناوری، تا بهداشت و درمان، آموزش، علوم اجتماعی و روزنامهنگاری. در چند مورد نیز از سیاستمداران در ردههای شهری، استانی، و فدرال هم مهمانانی داشتهایم و همچنین مناظرهٔ انتخاباتیای نیز میان نامزدهایی از سه حزب اصلی استان در انتخابات گذشته برگزار کردیم.
حضور ریچارد زوسمن برای ما فرصتی ارزشمند بود. چرا که از یکسو، شرکتکنندگان ما را با ساختار سیاست و تصمیمگیری در بیسی آشنا ساخت و از سوی دیگر، فرصتی بود برای ریچارد زوسمن بهعنوان خبرنگاری معتبر که با جامعهٔ ما و جوانان مهاجر و متخصص فارسیزبان بیشتر آشنا شود. ما امیدواریم که تکتاک بهانهای باشد برای آشنایی متخصصان ایرانی با یکدیگر و آشنایی غیرایرانیان و ایرانیان با استعدادها و ظرفیتهای یکدیگر.
برای اطلاعات بیشتر از صفحهٔ فیسبوک تکتاک دیدن کنید:
روز اول دسامبر ۲۰۲۰، سی و دومین نشست تکتاک با حضور ریچارد زوسمن، خبرنگار پارلمانی شبکهٔ تلویزیونی گلوبال در ویکتوریا، یکی از برندگان جایزهٔ جک وبستر و نویسندهٔ کتاب «A Matter of Confidence: The Inside Story of the Political Battle for BC» دربارهٔ پایان سلطهٔ حزب بیسی لیبرالز در استان بریتیش کلمبیا، برگزار شد. ابتدا امیر باجهکیان ضمن خوشامدگویی به حاضران در این جلسهٔ مجازی از آنها خواست خودشان را معرفی کنند. پس از معرفی حاضران، ریچارد زوسمن خود را معرفی کرد و از سوابق تحصیلی و حرفهایاش گفت و سپس به انتخابات بیسابقهٔ امسال در بریتیش کلمبیا پرداخت. او به مشخص نبودن تاریخ انتخابات و اعلام غیرمترقبهٔ زمان آن توسط جان هورگان در ماه سپتامبر اشاره کرد. او همچنین با مقایسهٔ انتخابات امسال با سال ۲۰۱۷، گفت: «بهطور معمول من باید از شهرم ویکتوریا به ونکوور که مقر اصلی کمپین انتخابات بود میرفتم و تا روز برگزاری انتخابات به پوشش اخبار کمپین احزاب اصلی میپرداختم، ولی اینبار شرایط کاملاً متفاوت بود. امسال بهدلیل همهگیری کووید-۱۹ من از زیرزمین خانهام در ویکتوریا همهٔ این کارها را میکردم. فقط به یکی از برنامههای انتخاباتی که توسط جان هورگان در بیمارستانی نزدیک به خانهام برگزار میشد، رفتم. قبلاً بهطور معمول ما همهٔ روز را با رهبران احزاب میگذراندیم، ولی اینبار بهدلیل شرایط ویژهای که حاکم بود، از همین زیرزمین خانهام به کنفرانسهای خبری تلفن میزدم و از جان هورگان و اندرو ویلکینسون سؤالات خودم را میپرسیدم.» او با اشاره به نتیجهٔ قاطع انتخابات گفت که مردم تصمیم گرفتند در میانهٔ همهگیری نمیخواهند تغییری در دولت ایجاد کنند و جان هورگان توانست اکثریت مطلق را در مجلس بهدست آورد. دولت هورگان توانسته بود مدیریت خوبی در کنترل همهگیری داشته باشد و همچنین او از زمان بهدست گرفتن قدرت در سال ۲۰۱۷ تاکنون وقت و انرژی زیادی روی موضوعات کلیدی مهمی چون بحران مسکن، هزینههای زندگی، حملونقل عمومی و مواردی از این دست صرف کرده بود و مردم میخواستند بتواند به کارهایش تداوم دهد. زوسمن همچنین به مشکلات پیش روی جان هورگان از جمله مشکلات بهداشتی و درمانی و هم مشکلات اقتصادی ناشی از همهگیری اشاره کرد. او همچنین گفت روزنامهنگار بودن در شرایط فعلی بسیار مهمتر از قبل شده است. او با اشاره به حملات دونالد ترامپ به رسانهها، گفت که اثرات این حملات در مرزهای جنوبی کانادا در اینجا هم احساس میشود و عدهای تلاش میکنند پیرامون رسانهها ایجاد شک کنند. بهنظر من شک کردن بسیار مهم است. شما باید به منبعی که اخبار و اطلاعاتتان را از آن میگیرید مشکوک باشید، ولی نه آنگونه شکی که پرزیدنت ترامپ با تلاش برای بیاعتبار کردن رسانههای معتبر میخواهد ایجاد کند و به اینجا هم تسری پیدا میکند. این، اهمیت رسانهها بهویژه رسانههای بزرگ استان را پررنگتر میکند و آنها باید به کار خوبشان ادامه بدهند.
پس از صحبتهای اولیهٔ زوسمن، نوبت به پرسش و پاسخ رسید.
اولین سؤال از او دربارهٔ نقش رسانهها در مقابله با اطلاعات اشتباه دربارهٔ همهگیری کووید-۱۹ بود و اینکه او شخصاً چطور با این موارد برخورد میکند. زوسمن در پاسخ گفت که او تلاش میکند بخش عمدهٔ پوشش خبریاش را بر صحبتهای مقامات مسئول مانند دکتر بانی هنری، مسئول بهداشت استان، و آدریان دیکس، وزیر بهداشت استان، متمرکز کند، ولی مسلماً اطلاعات بسیار زیاد دیگری هم از منابع مختلف به دستش میرسد که وقت زیادی را از طریق ایمیل یا توئیتر برای اطمینان از صحت آنها صرف میکند. او گفت در حین این کار باید بهدقت به کشور، ساختار دولت، تمهیدات بهکار گرفتهشده، رفتار مردم و مواردی از این دست در گزارشهای دریافتی دقت کرد، چون همهٔ اینها میتواند از کشور یا منطقهای به کشور یا منطقهٔ دیگر متفاوت باشد. بهجز این، باید دقت کرد که اطلاعات اشتباه یا دستچینشده حقیقت را منحرف نکند. او گفت ما نهایت سعی خودمان را می کنیم تا چیزی که شما در اخبار میشنوید موثق و قابل اعتماد باشد. ما تلاش می کنیم در مقابل کسانی که مخالف محدودیتها یا مخالف ماسک زدناند، با انتشار واقعیتها مقابله کنیم. همهٔ مردم اطلاعاتشان را از اخبار رسمی نمیگیرند. خیلی از آنها از فیسبوک یا دوستانشان اطلاعات میگیرند. ما باید جامعه را بههر شکل ممکن از اطلاعات درست اشباع کنیم. من خودم از توئیتر و فیسبوک استفاده میکنم، ولی مهم است توجه داشته باشیم که یک صدا در توئیتر یک صداست و ممکن است نمایندهٔ همهٔ جامعه نباشد. وقتی یک لایک یا کامنت را میبینید و بهنظرتان خیلی مهم میآید، باید توجه داشته باشید که این جزئی کوچک از تصویری بسیار بزرگتر است.
سؤال بعدی از زوسمن از طرف رسانهٔ همیاری دربارهٔ رویکرد احزاب اصلی به ترساندن رأیدهندگان از قدرت گرفتن حزب مقابل بهجای تمرکز بر روی برنامههای خودشان پرسیده شد و اینکه چه زمانی احزاب سیاسی چنین رویکردی را در پیش میگیرند. زوسمن در پاسخ گفت ما بسیاری از این چیزها را از ایالات متحده وام گرفتهایم و این تاکتیکی است که بهمدت طولانی در ایالات متحده بهکار گرفته شده است. در سال ۱۹۸۸ که مایکل دوکاکیس نامزد حزب دموکرات آمریکا بود، جمهوریخواهان تبلیغی را منتشر کردند که در آن، درِ گردانِ زندان را نشان میداد و تمرکز آن بر تصمیم او برای کاهش مجازات محکومانِ زندانی در زمان تصدی سمت فرمانداری ماساچوست بود. ما چنین رویکردی را همیشه دیدهایم که تلاش میکنند رقیبشان را در قالب منفی نشان بدهند و در اذهان عمومی نسبت به آنها ایجاد شک کنند. من در این انتخابات بخشی از آنها را پوشش دادم. بهعنوان مثال اندیپی تلاش کرد برداشت اندرو ویلکینسون از نخبهسالاری، و دکترای حقوق و وکالت را و اینکه او فقط بهدنبال محافظت از دوستان میلیوندلاریاش است، منفی نشان دهد. این تاکتیک آشکار اندیپی بود و بهنظر میآید که کار کرده است. در مقابل بیسی لیبرالها هم تلاش کردند در میانهٔ همهگیری جان هورگان را تندمزاج نشان دهند و در کمپین آنها مسائلی چون تردید دربارهٔ صداقت و اعتماد به جان هورگان نمود داشت، ولی بهنظر من سونیا فرستنو رهبر حزب سبز در به چالش کشیدن جان هورگان حول این دو موضوع بسیار موفقتر ازاندرو ویلکینسون بود. ولی من فکر میکنم این تاکتیکها محوریت نداشت. افکار عمومی با چنین تاکتیکهایی اقناع نشدند. مردم برایشان مهم بود که چه کسی و چطور ما را در میانهٔ همهگیری هدایت خواهد کرد. مسائل مهمی در این انتخابات مطرح بود. پایان دادن به انحصار ICBC، قطع موقت مالیات استانی (PST)، سرمایهگذاری کلان در مراقبت از کودکان، اصلاح نظام آموزشی، تمرکز بر نظام بهداشتی و موارد دیگر. در پاسخ به سؤال شما باید بگویم که بهنظر من این تاکتیکها اولویت و محوریت اصلی نداشتند، ولی میدانیم که چنین تاکتیکهایی کار میکند و بههمین دلیل است که سیاستمداران از آنها استفاده میکنند. آرزوی من این است که بتوانم به همهٔ بریتیش کلمبیاییها این مشکلات را نشان بدهم، ولی همیشه محدودیتهای زمانی یا ظرفیتی و اولویت دادن به مسائلی که با زندگی روزمرهٔ مردم سروکار دارد، مانع کار بوده است.
سؤال بعدی دربارهٔ همهپرسی تغییر نظام انتخاباتی بریتیش کلمبیا بود و اینکه آیا جان هورگان توانست آن همهپرسی را بهخوبی برگزار کند یا اینکه رأیدهندگان بهدرستی نفهمیدند که به چه چیزی رأی میدهند و آیا هدف اصلی این بود که ما نظام تناسبی نداشته باشیم؟ زوسمن پاسخ داد که من نظر شخصی در اینباره نمیدهم، ولی بهعنوان کسی که مدتهاست جان هورگان را تحت نظر داشتهام، باید بگویم که افراد زیادی این نظر را داشتند که او دلش با تغییر نظام انتخابات و داشتن نظام انتخاباتی تناسبی نبود و آن را نمیخواست و اینطور بهنظر میرسید که آنطور که باید و شاید برای پیروزی در این همهپرسی تلاش نمیکند. در حالی که سبزها به در تکتک خانهها میرفتند تا نظر مردم را جلب کنند، جان هورگان چنین کاری نکرد، ولی در عین حال، این را باید در نظر داشت که مردم از تغییر هراساناند، مخصوصاً در زمینهٔ انتخابات. دولت میتوانست انتخاب نوع نظام تناسبی را به همهپرسی دیگری پس از همهپرسی اولیه موکول کند. این همهپرسی برای مردم گیجکننده و پیچیده بود. مردم دوست ندارند احساس احمق بودن بکنند، مخصوصاً در زمان رأی دادن و من فکر میکنم اغلب مردم خودشان را برای پیچیدگیهای این همهپرسی آماده نمیدیدند و همزمان اپوزیسیون و کسانی که میخواستند نظام انتخابات بدون تغییر بماند، مدام تکرار میکردند که همهپرسی گیجکننده است، پیچیده است، جان هورگان میخواهد شما را گیج کند. من شخصاً آن را پیچیده میدیدم، ولی وظیفهٔ خودم میدانستم که آن را برای مردم توضیح بدهم. یادم میآید که ویدیویی چهار دقیقهای تهیه کردم و روی وبسایتمان قرار دادیم که در آن سیستم فعلی و سیستم پیشنهادی شرح داده میشد. من نمیدانم که آیا دموکراسی ما با نظام تناسبی شرایط بهتری میداشت یا نه، ولی میدانم که این موضوع در دههٔ گذشته سه بار در این استان به رأی گذاشته شده، حتی ترودو وعده داد در سطح فدرال چنین کاری بکند و به وعدهاش عمل نکرد و شواهدی هم نداریم که نشان دهد این خلف وعده تأثیری در ریزش آرای او داشته باشد، بههمین دلیل سیاستمداران آن را موضوع مرگ و زندگی نمیدانند.
سؤال بعدی باز هم دربارهٔ همهپرسی نظام انتخاباتی تناسبی بود و اینکه آیا در پشت صحنه توافقاتی در این زمینه انجام گرفته بود و دیگر اینکه مردم در کشورهایی که سطح تحصیلات چندان بالا نیست، نظام انتخاباتی تناسبی دارند، چطور مردم بیسی این همهپرسی برایشان پیچیده بوده است. زوسمن در پاسخ گفت که بهنظر او توافقاتی در پشت صحنه انجام نشده بود و ایراد دوم را وارد دانست.
سؤال بعدی با تمرکز بر وقایع انتخابات اخیر آمریکا این بود که چطور شهروندان و جامعه میتوانند سیاستمداران را وادار کنند در محیطی سالمتر به رقابت سیاسی بپردازند. زوسمن در پاسخ گفت به این دلیل سیاستمداران از شیوههای تفرقهافکنانه استفاده میکنند که برایشان کارساز است و امکان پیروزی را برایشان فراهم میکند. بهویژه در ایالات متحده، قطبی شدن لحن سیاستمداران و امکان جمعآوری کمکهای مالی، مستحکم کردن پایههای کمپینشان را فراهم میآورد و با همین شیوه میتوانند در انتخابات پیروز شوند و خودشان را ناچار به صحبت با همهٔ رأیدهندگان نمیبینند و مخاطبانشان را تنها به ۴۰-۵۰ درصدی که دیدگاههایشان نزدیک به آنهاست، محدود میکنند. در حالت ایدهآل شما برای انتخابات اقدام میکنید، دیدگاههایتان را با جامعه در میان میگذارید، کارهایی را که برای بهبود جامعه میخواهید انجام دهید اعلام میکنید، ولی در نهایت برای اینکه به آن کارها جامهٔ عمل بپوشانید باید در انتخابات پیروز شوید و اینجاست که افراد هر کاری بتوانند برای پیروزی انجام میدهند.
زوسمن در پاسخ به پرسشی دربارهٔ اینکه رسانهٔ شما برای شکستن جو بیاعتمادی به رسانهها که در سالهای اخیر شدت گرفته است، چه کاری انجام دادهاند، گفت ما کوشیدهایم تا شیوهٔ تهیهٔ محصولاتمان را بیشتر نشان بدهیم، بهعنوان مثال اینکه گزارشها چطور تهیه و اولویتبندی میشوند، چرا با کسی مصاحبه شده است، چرا برخی اخبار انتخاب شدهاند. تلاش کردهایم تا جای ممکن صدای آحاد مختلف جامعه را به گوش مخاطبان برسانیم. اینکه من امروز در اینجا هستم، بخشی از همین تلاش است.
او در پاسخ به پرسشی دربارهٔ اینکه آیا فکر میکند حزب بیسی اندیپی برای مدتی طولانی قدرت را در استان در دست خواهد داشت، گفت بزرگترین چالش برای پاسخ به این پرسشها تأثیر کووید-۱۹ است و اینکه چه مدت بهطول خواهد انجامید. اتفاقی که ممکن است بیافتد این است که اندیپی در این شرایط قرض هنگفتی بالا بیاورد که دیگر ماندنش بر سر کار برای مردم قابل پذیرش نباشد. ولی باید در نظر داشت که افکار عمومی بهدلیل شرایط همهگیری کسری بودجه را درک میکند. بههمین دلیل نمیتوان پیشبینی کرد که اگر جان هورگان برای دور سوم در انتخابات شرکت کند، چه اتفاقی میافتد. البته با حسی که من الان دارم فکر میکنم که او چنین کاری نخواهد کرد، ولی این میتواند به آسانی تغییر کند.
ریچارد زوسمن در پاسخ به پرسش دیگری از رسانهٔ همیاری دربارهٔ تجربهاش هم بهعنوان خبرنگار و هم یک ناظر مستقل از پوشش خبری آتشسوزهای مهیب جنگلهای شمال بیسی که بهدلیل آن موفق به دریافت جایزهٔ جک وبستر شد، گفت آن رویداد هم بهعنوان یک روزنامهنگار و هم یک فرد عادی تأثیری بسیار بزرگ روی من گذاشت. او سپس به نقل خاطرهای از آن دوره پرداخت و گفت در روز دومی که به محل وقوع آتشسوزی رفته بودیم و یک روز پیش از آنکه دولت استان شرایط اضطراری اعلام کند، ما به دریاچهٔ فریزر در پرینس جورج رفته بودیم. پشت سر من دریاچه بود و دور دریاچه خانههایی بود که ساکنانش تخلیه شده بودند و آتش به آن خانهها نزدیک شده بود. ناگهان مردی بهسمت ما آمد. فیلمبردار نگران بود که او به جلوی دوربین بپرد. وقتی گزارش من تمام شد، به من گفت شما خیلی طول کشید تا به اینجا آمدید. اصلاً به ما اهمیتی نمیدهید. وزیر به اینجا نیامده و مرا مجبور کرده که هر روز به پرینس جورج بروم و پول بگیرم تا بتوانم مایحتاجم را تهیه کنم چون ناچار به ترک خانهام شدهام و همزمان به خانهاش در کنار دریاچه اشاره میکرد و ناگهان گریهاش گرفت. به او گفتم ما به شما اهمیت میدهیم. آمدهایم اینجا تا وضعیت اینجا را به اطلاع بقیه برسانیم چون برایمان مهماید. بریتیش کلمبیاییها باید بدانند چه نابودیای در حال وقوع است.
سؤال دیگری که از زوسمن پرسیده شد این بود که روزنامهنگاران در ایران یا افغانستان با مشکلات زیادی مواجهاند. بهعنوان مثال روزنامهنگارانی که گزارشی درست را منتشر کردهاند به زندان میافتند یا در بمبگذاری انتحاری در افغانستان جانشان را از دست میدهند. سهیل سنجر که امشب اینجا در این برنامه حاضر است مدتهاست که روزنامهٔ هشت صبح را در افغانستان منتشر میکند. اگر بخواهید سؤالی از او بپرسید، آن سؤال چه خواهد بود؟ زوسمن گفت میپرسم که چرا زندگیتان را بهخطر میاندازید یا خطر زندانیشدن را میپذیرید تا به مردم اطلاعات بدهید؟ سنجر پاسخ داد زمانی که من کار روزنامهنگاری را شروع کردم، انتظار نداشتم که صرفاً برای اطلاعرسانی به مردم در چنین شرایط خطرناکی قرار بگیرم. این موضوعی عادی برای سیاستمداران یا اعضای مافیاست. آنها رسانهها را دوست ندارند. در همهجای دنیا همین است، حتی در کانادا و آمریکا. آنها رسانهها را دوست ندارند. این در جایی مثل افغانستان خطرناکتر است و همانطور که اشاره شد، ما ۲۵ روزنامهنگار را ۱۹ سال اخیر از دست دادهایم، ولی خوشبختانه روزنامهنگاری را در زندان نداریم چون قوانین و مقررات باز و مردمسالارانهای داریم. سانسور در افغانستان نیست و عرصهٔ مطبوعاتی بسیار متنوعی داریم. بهنظر من در افغانستان رسانهها نقشی حیاتی در شکلگیری و تحول جامعه بهسوی جامعهای پایدارتر و مردمسالارانهتر دارند. همانطور که گفتم دشمنان زیادی برای این تحول وجود دارند، چون افراد و گروههای زیادی هستند که از سانسور و نبود اطلاعات و رسانههای آزاد سود میبرند. همین امر به خودسانسوری خبرنگاران منجر میشود. من با یکی از همکارانم صحبت میکردم و او به من گفت که کشتن افراد در افغانستان بسیار ارزان شده است. تنها با ۸۰ دلار میتوان بمبی زیر خودروی کسی کار گذاشت و او را کشت، پس کمی آرام باش و بگذار بدون خطر و تهدید کارمان را انجام بدهیم.
برنامه با چند پرسش و پاسخ دیگر ادامه یافت که بهدلیل کمبود فضا از شما دعوت میکنیم ویدیوی کامل برنامه را می توانید در اینجا تماشا کنید: